حرف یار

اخبار شهرستان شهریار، مهدویت، شهدا، آموزشی، فراماسونری، طب سنتی و اسلامی، در مکتب ائمه و بزرگان

حرف یار

اخبار شهرستان شهریار، مهدویت، شهدا، آموزشی، فراماسونری، طب سنتی و اسلامی، در مکتب ائمه و بزرگان

۴۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حرف یار» ثبت شده است



باز امشب حق صدایم کرده است
وارد مهمانسرایم کرده است
با همه نقصی که در من بوده است
بازهم او دعوتم بنموده است
***
حلول ماه مبارک رمضان بر تمامی مهمانان ضیافت الهی مبارک باد
***
انشاءالله از فردا درباره رژیم غذایی مناسب در این ماه مبارک مطالبی به شما ارائه خواهم داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۲ ، ۱۴:۵۲
محمدرضا عسکری

به نام خدا

بی اعتقادی به امام علیه السّلام و راه نجات از آن
برخی افراد اهل مطالعه چون تلقّی صحیحی از دین ندارند، نمی توانند مسأله ی امامت و اوصاف امام را – چنان که هست – بپذیرند. این عدّه اگر با شنیدن و یا خواندن اوصاف امام، چیزی از معرفت ایشان نصیبشان گردد، تسلیم نمی شوند و پذیرش قلبی در برابر آن را نوعی عوام زدگی می دانند و به نحوی در صدد توجیه انکار خود نسبت به آن بر می آیند. این افراد با این که درجه ای از معرفت امام را دارا شده اند، امّا نسبت به مقامات امام بی اعتقاد هستند؛ چون با سوء اختیار خویش از قبول یافته های خود سرباز زده اند.
چه بسا کوتاهی این افراد در وظیفه ی خویش و انکار قلبی و کفران نعمت آنها سبب سلب نعمت شده، کارشان به جایی برسد که واقعاً از درک و معرفت اوصاف و کمالات امام بی بهره گردند.
این وضعیّت اسفبار در مورد گروهی از افراد تحصیل کرده صدق می کند. امّا اکثر افراد عادی که معلومات چندانی درباره ی دین ندارند، مطالعات و شنیده های دقیق و صحیحی درباره ی امامت و اوصاف امام ندارند و هیچ ضرورتی هم برای مطالعه در این باب احساس نمی کنند. در حالی که همین افراد برای انجام امور دنیوی خود نهایت دقّت را به خرج داده، از افراد خبره و آگاه در آن امور کمک می گیرند. اینان مسامحه کاری و بی دقّتی در مسائل مادّی را به هیچ وجه برای خود و دیگران مجاز نمی شمرند؛ در حالی که امور معنوی، حساب و کتاب دقیق تری دارد و برای کسب سعادت اخروی باید برنامه ریزی دقیق تری کرد و تسامح و تساهل را کنار گذاشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۲ ، ۰۵:۵۳
محمدرضا عسکری

به نام خدا

معنای اوّل غریب
«قدر ناشناخته بودن» یکی از معانی رایج غربت است. اگر معرفتی که شایسته و بایسته ی شخصی است، وجود نداشته باشد، او را می توان غریب دانست. به عنوان مثال، اگر مردم با پزشک ماهری زندگی کنند ولی او را نشناخته، به کمالات و تخصّص و ایمان او آگاه نباشند و او را یک فرد بی سواد و عامی بدانند، او در میان آنها «غریب» است. از طرفی ممکن است مردم به تخصّص و تعهّد او آگاه شوند، ولی قدر او را نشناسند و قلباً به او اعتقاد نداشته باشند و در مقابل، به پزشکان دیگری که چنان تعهّد و تخصّصی ندارند، معتقد باشند. در این صورت باز هم این پزشک «غریب» مانده است.
به همین ترتیب اگر یک واسطه ی خیر شناخته نشود و مردم ندانند که نعمت ها و برکات از جانب چه کسی به آنها رسیده است، به سبب این نادانی، شکر نعمت او را چنانکه شایسته است، ادا نمی کنند و لذا او غریب می ماند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۲ ، ۰۵:۵۲
محمدرضا عسکری
در سال ۱۳۴۰، کودکی درشهر اهواز چشم به جهان گشود که نامش را علی نهادند. کودکی او مصادف با دوران سیاه ستمشاهی بود، و علی هاشمی از همان زمان با افکار روشن اسلام پیوندی عاشقانه یافت. وی از همانین سنین شروع به حفظ و تفسیر قرآن نمود و درس اخلاق را از برنامه های مهم خویش قرار داده و با علاقه و ارادتی که به نماز داشت مرید و مؤذن مسجد شد. هاشمی پس از پیروزی انقلاب با تکیه بر مطالعات عمیق و آگاهی های دینی خود در بحث های گروهک های مختلف شرکت کرده و با بحث‌های منطقی آنان را به تسلیم در برابر اسلام وا می‌داشت. وی از همان زمان ابتدا عاشق و دلباخته امام (ره) و پیشتاز مبارزه بود و به همین دلیل به قصد خدمت به نظام وارد کمیته انقلاب شد و سپس به همراه حسین علم الهدی، آقایی و … جهت تشکیل بسیج و سپاه تلاش های بسیاری نمود. زندگی در جنگ مرحله نوینی از دوران پرتلاطم حضور حاج علی در دنیای خاکی بود اوج ایثار و رشادت او در شناسایی هایش نمایان بود، آنچنان که تمام طرح های عملیاتی‌اش را با تعداد اندکی نیرو با موفقیت به انجام می رساند. با گسترش محورهای عملیاتی، حاج علی تیپ ۳۷ نور را در محور حمیدیه تشکیل داد. و پس از عملیات بیت المقدس توانست سپاه بستان و هویزه را تشکیل دهد. ایجاد پاسگاه های مرزی و مسئولیت پدافندی کل منطقه از فعالیت های دیگر او بود.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۲ ، ۱۱:۳۵
محمدرضا عسکری

به نام خدا

معنای دوم غریب
گاهی «غریب» به کسی اطلاق می شود که از یادها رفته است؛ یعنی آن چنان که شایسته ی اوست از او یاد نمی شود.
این معنا از غربت، در مقابل «ذکر» است که گاهی قلبی و گاه، زبانی است. پس فراموش شدن قلبی یا زبانی منشأ غربت به معنای دوم می باشد. اگر ولیّ نعمت از نظر قلبی مورد بی توجّهی قرار گیرد و یاد او از دل ها محو شود، در حققیت، شکر قلبی نسبت به او انجام نپذیرفته است و از همین جهت، غریب می باشد؛ چون در دل، «از یاد رفته» است. از طرفی اگر معرفت قلبی بر زبان جاری نگردد، در انجام وظیفه ی شکر زبانی منعم، کوتاهی شده است و از این جهت هم می توان او را غریب دانست؛ چون آن چنان که باید و شاید از او یاد نمی شود و عملاً از یاد رفته ی زبانی است. ذکر زبانی برخاسته از معرفت و ذکر قلبی است امّا خود، زمینه ی معرفت و ذکر قلبی را در کسانی فراهم می سازد که از شناخت منعم محروم هستند و همین معرفت، زمینه ی یاد کردن قلبی و زبانی را در آنان نیز به وجود می آورد.
البتّه یاد کردن از هر کس باید متناسب با سطح او و در حدّ مقام و موقعیّت او باشد، در غیر این صورت به غربت او می انجامد. به عنوان مثال، برای ادای حقّ عالم یا فقیه باید در هنگام سخن گفتن از احکام شرعی یادی از آن فقیه به میان آید و اگر از همه ی فقها یاد کنند و اصلاً نامی از آن عالم نبرند، می توان گفت آن عالم فقیه «از یاد رفته» و «غریب» است. حال اگر این فقیه در پزشکی هم سرآمد باشد، در هنگام بحث علمی در پزشکی هم باید از او یاد شود. پس تعدّد یاد کردن در افراد مختلف، متناسب با کمالات آنها، متفاوت خواهد بود.
ذکر هر نعمتی کاملاً بستگی به ویژگی های آن دارد. هر چه نعمتی بزرگ تر و فراگیرتر و نیاز انسان ها به آن بیشتر باشد، انتظار می رود که در دفعات بیشتر و به مناسبت های گوناگون از آن با قلب و زبان یاد شود و هر قدر در این امر کوتاهی شود، به همان اندازه آن نعمت از یادها می رود و «غریب» می ماند.
چگونگی یاد کردن ها از نظر کیفی نیز متفاوت هستند. گاهی انسان وقتی از نعمتی یاد می کند، با تمام وجود تحت تأثیر آن قرار دارد؛ به طوری که با تذکر خویش، شنوندگان را نیز متأثر می سازد. در واقع، گوینده به تناسب معرفت و محبّت خویش گاه خیلی شدید و با حرارت و گاه به صورت عادی و سطحی یاد او را در خاطر می آورد یا به زبان جاری می کند.
از طرف دیگر، ذکر قلبی و زبانی انواع مختلف دارد؛ از جمله سرودن شعر، تألیف کتاب و مقاله، برگزاری مسابقه و… گاهی ممکن است در دل از او یاد کند، برایش دلتنگ شود، از داشتن چنین محبوبی شاد گردد و… به هر حال با دل و زبان، به روش ها و انواع مختلف می توان از نعمتی یاد کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۲ ، ۱۱:۳۲
محمدرضا عسکری
به گزارش افکارنیوز، غالب افراد قهوه و چای را جزو نوشیدنی‌های مورد علاقه خود می‌دانند و کمتر به نوشیدن آب توجه دارند و چون آن را نوشیدنی خنثی می‌دانند، اغلب تمایل چندانی به مصرف آن ندارند اما با اضافه کردن مقداری آب لیموترش به آب آشامیدنی می‌توان از فوائد شگفت‌انگیز هر دوی آنها برای سلامت بدن بهره‌مند شد.


اضافه کردن آب لیموترش به آب آشامیدنی، این نوشیدنی سالم و مفید را لذت بخش‌تر می‌کند و همزمان فوائد لیموترش را نیز به بدن می‌رساند. از فوائد ترکیب لیموترش و آب بر سلامت بدن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد :

- مراقبت از پوست :

بسیاری از محصولات آرایشی با هدف شفاف‌سازی و حفاظت از پوست تولید می‌شوند اما اغلب بهای آن‌ها بالاست و در مواردی نیز با پوست سازگار نبوده و نتیجه عکس دارند. مصرف این نوشیدنی طبیعی علاوه بر تاثیرگذاری بر روی پوست از میزان جوش‌های سرسیاه و چین و چروک پوست می‌کاهد.

- سلامت سیستم گوارشی :

مشکلات گوارشی جزو بیماری‌های شایع است اما ترکیب آب گرم و لیموترش راه‌حلی موثر برای بهبود ناراحتی‌های گوارشی است.

- تصفیه خون :

افراد در طول روز مواد خوراکی متفاوتی مصرف می‌کنند که حاوی طعم‌دهنده‌های مصنوعی هستند و به ایجاد سموم در خون منجر می‌شود. ترکیب آب و لیموترش از خاصیت پاک‌کنندگی خون برخوردار است و سموم خون را دفع می‌کند.

- سلامت دهان :

ترکیب آب و لیموترش با کاهش تنفس نامطبوع، جلوگیری از خونریزی لثه و کاهش درد دندان به سلامت دهان کمک می‌کند.

- کنترل فشارخون بالا :

لیموترش به دلیل حاوی بودن پتاسیم می‌تواند فشارخون بالا را کنترل کند و از حالت تهوع می‌کاهد.

- سلامت روان :

آب لیموترش از خاصیت آرام‌سازی و کاهش استرس و افسردگی نیز برخوردار است.

- سلامت دستگاه تنفسی :

آب لیموترش از میزان خلط سینه می‌کاهد و به افراد مبتلا به بیماری آسم کمک می‌کند تا راحت‌تر نفس بکشند.

- خاصیت ضد پیری :

آب لیموترش با کاهش تولید رادیکال‌های آزاد از پیری زودرس پوست و آسیب دیدن آن می‌کاهد.

به گزارش ایندین تایمز،‌ علاوه بر موارد فوق این نوشیدنی سالم خاصیت ضدباکتریایی نیز دارد. آب لیموترش به دلیل دارا بودن این خاصیت با عفونت‌های گلو مقابله می‌کند. اگر استفاده از آب نمک برای تسکین گلودرد موثر نبود می‌توانید از ترکیب آب و لیموترش استفاده کنید

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۲ ، ۱۳:۱۸
محمدرضا عسکری
به نام خدا

معنای چهارم غریب
یکی از رایج ترین معانی غربت، دور افتادن از اهل (نزدیکان درجه ی اوّل) و دیار و سرزمین خویش است. صاحب کتاب شریف «مکیال المکارم» در بیان معنای غربت می فرمایند:
« ألبعد عن الأهل و الوطن و الدیار. » (۱)

عزلت امام عصر علیه السّلام
از آن جایی که حضرت بقیه الله علیه السّلام به امر الهی از اهل و دیار خود کناره گیری کرده اند، «غریب» هستند و جای خالی ایشان در میان دوستان و نزدیکانشان مشهود است. به این کناره گیری از مردم اطلاق «عزلت» هم می شود؛ همان طور که امام صادق علیه السّلام فرموده اند:
قطعاً صاحب این امر غیبتی دارد و قطعاً در غیبتش عزلت (از مردم) خواهد داشت و مدینه (برای ایشان) محلّ سکونت خوبی است و سی نفر هستند که حضرت از آنها وحشتی ندارد. (۲)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۲ ، ۰۶:۴۲
محمدرضا عسکری

به نام خدا

معنای سوم غریب
یکی دیگر از معانی غریب، «فرو نهاده» یا «وانهاده» یا «واگذاشته» است. فرو نهاده به کسی گفته می شود که مهجور، متروک و معطّل، باقی مانده باشد. مهجور کسی است که او را کنار گذاشته باشند. متروک، یعنی ترک شده و معطّل هم به معنای تعطیل شده است. تعطیل در مقابل استفاده و بهره بردن می باشد و معطّل به چیزی گفته می شود که در جهت هدفی که برای آن وضع شده، از آن استفاده نگردد. اگر معطّل، صفت شخص باشد، چنین شخصی غریب افتاده است. این معنای غربت، ممکن است فرع بر عدم شناخت، یا فراموش کردن و یا ناشی از کوتاهی کردن دیگران بر حقّ شخص باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۲ ، ۰۶:۴۰
محمدرضا عسکری

همه می دانیم که در این قرن اخیر که طب اروپایی به ایران آمد و در قسمت جراحی از آن چیزهایی دیدند و البته قدمهای بزرگی هم در این قسمت برداشته گر چه نصیبی چندان از آن عاید ما نشده ومعلوم هم نیست بشود لکن باز کم و بیش خدمت هایی بتوده کرده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۲ ، ۰۶:۳۸
محمدرضا عسکری

زرتشت در حدود بیش از هزار سال (و به روایاتی بیش از هزاران سال) پیش از میلاد مسیح، در کتاب «یسنا» بر عفت سرشتین در کنار پوشش ظاهری پافشاری کرده ‌است.

بر پایه آنچه از این دین باستانی ایرانیان برمی آید و موبدان هم اکنون نیز بر آن پافشاری می‌کنند ؛ پوشش زن باید به گونه‌ای باشد که حتا یک تار موی او نیز آشکار نگردد.

در خرده اوستا نیز چنین آمده ‌است: «همگان نامی ز تو بر گوییم و همگان سر خود را می‌پوشیم و آن گاه به درگاه دادار اهورامزدا نماز می‌کنیم».

در کتاب پوشاک باستانی ایرانیان در ذیل عنوان «پوشاک اقلیت‏های میهن ما» در مورد حجاب زنان زرتشتی چنین می‏خوانیم: «این پوشاک که بانوان زرتشتی از آن استفاده می‏کنند، شباهتی بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما دارد.

چنان‏ که روسری آنان از نظر شکل و طرز استفاده، نظیر روسری بانوان بختیاری است و پیراهن، شبیه پیراهن بانوان لُر در گذشته نزدیک است و شلوار، از لحاظ شکل و بُرش، همان شلوار بانوان کُرد آذربایجان غربی است و کلاهک، همان کلاهک بانوان بندری است».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۲ ، ۰۶:۳۴
محمدرضا عسکری