حرف یار

اخبار شهرستان شهریار، مهدویت، شهدا، آموزشی، فراماسونری، طب سنتی و اسلامی، در مکتب ائمه و بزرگان

حرف یار

اخبار شهرستان شهریار، مهدویت، شهدا، آموزشی، فراماسونری، طب سنتی و اسلامی، در مکتب ائمه و بزرگان

۱۰۲ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

به نام خدا

شناخت حضورى
بهترین راه شناخت مبدء و معاد و لزوم حجّت و واسطه، علوم حضورى انسان است، که شک بردار نیست. اینک به توضیح این گونه شناخت، و ارتباط آن با مبدء و معاد و حجّت مى پردازیم:

الف: شناخت حضورى و مبدأ
آن چه در این جا به آن عنایت مى شود، تحلیل کلامى نورانى از امیرالمؤمنین(علیه السلام) در شناخت پروردگار است، که از آن به عنوان نزدیک ترین و یقینى ترین راه شناخت نام برده مى شود. این کلام، انسان را بر قله یقین مى نشاند و دغدغه و حیرت را از انسان پرسش گر مى زداید و نورانیت آن، همه ظلمت هاى معرفتى انسان را محو مى گرداند:
«من عرف نفسه فقد عرف ربّه». «هر که خود را شناخت، پروردگارش را شناخته است».
ما براى رهایى از ضلالت و گمراهى در سلوک خویش، نیازمند شناخت امام و رسول هستیم و شناخت آنان، که منذر و هادى اند، منوط به شناخت «ربّ» و «الله» است. بر اساس فرمایش مولا على(علیه السلام) این شناخت، به آشنایى و معرفتِ خود انسان بستگى دارد، زیرا با شناخت خویشتن، خالق خویش را باز خواهد شناخت. اما انسان چگونه به خودشناسى مى رسد؟ چه ابزار و وسیله هایى او را به این معرفت مى رساند؟ و چگونه از این خودشناسى به خداشناسى راه مى یابد؟ درک و آگاهى انسان از خود، یک علم حضورى است و بدون هیچ واسطه و ابزارى براى انسان حاصل است. من قبل از این که حواس پنج گانه خود را به کار گیرم، پیش از شنیدن و دیدن و بوییدن و چشیدن و لمس کردن و قبل از بکارگیرى تفکر، خود را یافته ام و خود را مى شناسم. این چنین نیست که تا فکر نکنم، هستى ام را احساس نکنم، تا این که مانند «دِکارت» بگویم:
من فکر مى کنم، پس هستم! قبل از فکر کردن، من و فکر و فعل نَفس یعنى تفکر را درک مى کنم، این درک و شهود، هیچ واسطه و ابزارى لازم ندارد، زیرا علم من به خود، و علم نَفس به نفس، خود نفس است. حتى «سوفسطائیان»، که اولین شکّاکان تاریخ اند و در طول تاریخ، پیروانى براى خود یافته اند، در هر چیز که شک کنند، در این شکى ندارند، که خود آن ها هستند که شک مى کنند و به دارنده شک علم اشراقى و شهودى و حضورى دارند. این خودآگاهى در خواب و بى هوشى و مستى نیز هست. بوعلى سینا براى توضیح این مطلب، انسان را به یک تجربه فرضى درون ذاتى فرا مى خواند و مى گوید:
«انسانى را فرض کنید که در آغاز خلقتش قرار گرفته و هیچ خاطره اى از پیش، نسبت به خود ندارد و مزاج و عقلش در نهایتِ سلامت است و هیچ گونه تماس حسى با بدن خود و سایر اشیاء ندارد و در این حالت در یک فضاى خالى و آزاد و معتدلى قرار گیرد، به گونه اى که هیچ گونه فشار و تأثیر تحریکى بر او وارد نشود; در این حالت که از همه چیز غافل است، حتى از بدن و اعضا و حواس و قواى خود، از ذات خود غافل نبوده و نفس خود را مى یابد، و این اولین ادراک آدمى و واضح ترین دریافت بشرى است، که از راه حجّت و برهان و استدلال فراچنگ نیامده است».
این بیان بوعلى به «فرض انسان معلق در فضا» معروف است. انسان علاوه بر خودآگاهى بدون واسطه، حضوریات و ادراکات بلا واسطه دیگرى نیز دارد:
۱ ـ انسان در خود نیروى تفکر و تخیّل و نیز نیرویى که اعضاء و جوارح او را به کار مى گیرد مى یابد و به آن ها علم حضورى دارد، و هیچ وقت در بکارگیرى آن ها اشتباه نمى کند، تا به جاى یک نیروى ادراکى، از یک نیروى تحریکى و یا برعکس، استفاده کند، براى نمونه این چنین نیست که چون بخواهد در امرى تفکر کند، به جاى فکر کردن، به راه رفتن اقدام کند.
۲ ـ من نسبت به افعال خود علم حضورى دارم، چیزى را تخیّل مى کنم، در چیزى مى اندیشم، کارى را اراده مى کنم، مقایسه و سنجش و تعقل مى نمایم، و قضاوت مى کنم، و بر همه این افعال، احاطه اشراقى و شهودى دارم.
۳ ـ در خود احساس شادى و غم، ترس و شجاعت، و یا بُغض و محبت مى کنم. این حالات روانى را مستقیماً و بدون واسطه درک مى کنم. وقتى گرسنه یا تشنه مى شوم بر این حالت آگاهى پیدا مى کنم. وقتى این نوع احساسات را دارم، نمى توانم بگویم: شاد نیستم، ترسى ندارم و یا گرسنه نمى باشم. ممکن است معلوم شود گرسنگى ام کاذب بوده، ولى احساس گرسنگى که در خود دارم، نمى توانم کاذب بدانم.
۴ ـ در صفحه ذهن خود نقش ها و تصوراتى را مى بینم، از آتش گرفته تا خاک و سنگ و خورشید و سیاهى و سفیدى، که درک وعلم به وجود وبودن این نقشها در ذهن، بدون واسطه به دست مى آید، هرچند که واقعیتى نداشته باشد و به وجودى خارج از ذهن براى آن ها معتقد نباشیم.
بنابر این من به خودم، و به نیروها و قواى بکارگیرنده اعضاء، و به افعالى که از من سر مى زند، به انفعالات و حالات درونى ام، به همه تصوراتى که در ذهنم نقش مى بندد، درکى حضورى و بلا واسطه دارم، که چون بى واسطه و شهودى است، جاى هیچ گونه خطا و احتمال کاذبى در آن ها راه ندارد و از هرگونه شکى، پیراسته است.
وقتى که نفس در این حضوریّات و ادراکات بلا واسطه به تأمل و تفکر مى پردازد، معارف جدیدى را پى مى ریزد و حقائق نورانى، وجود او را روشن مى گرداند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۲ ، ۰۵:۴۶
محمدرضا عسکری

آیا میدانستید که سریع ترین عضله بدن انسان زبان اوست ؟

آیا میدانستید که شبکه چشم ۱۳۵ میلیون سلول احساس دارد که مسئولیت گرفتن تصاویر و تشخیص رنگها را بر عهده دارد ؟

آیا میدانستید که چشم انسان حدود ۱۳۵ میلیون سلول بینایی دارد که معادل یک دوربین ۱۳۵ مگاپیکسل عمل می کند ؟

آیا میدانستید که چشم سالم انسان میتواند ده میلیون رنگ را مختلف را ببیند و آنها را از یکدیگر تمیز دهد ؟

آیا میدانستید که گوش و بینی شما در تمام طول عمر به رشد خود ادامه می دهند ؟

آیا میدانستید که چشم‌های ما از بدو تولد همین اندازه بوده‌اند، اما رشد گوش و بینی ما هیچ‌وقت متوقف نمی‌شوند ؟

آیا میدانستید که دندان تنها بخش از بدن انسان است که ترمیم نمی شود ؟

آیا میدانستید که شواهد نشان داده است که انسان از هفتاد هزار سال پیش لباس بر تن می کرده است ؟

(۸۱۱۸ = ۶۳آیا میدانستید که عمر مفید انسانها در کف دستشان اینگونه نوشته شده است ؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۲ ، ۰۵:۲۳
محمدرضا عسکری