خوشبختی ما در سه جمله است.
تجربه از دیروز استفاده از امروز امید به فردا...
ولی ما با سه جمله دیگر زندگی مان را تباه می کنیم.
حسرت دیروز اتلاف امروز ترس از فردا ---

خوشبختی ما در سه جمله است.
تجربه از دیروز استفاده از امروز امید به فردا...
ولی ما با سه جمله دیگر زندگی مان را تباه می کنیم.
حسرت دیروز اتلاف امروز ترس از فردا ---
فریب ما مخور آقا دروغ می گوییـــــــــــــــم
به جـان حضرت زهرا (س) دروغ می گوییــم
چه ناله ای چه فراقـــی چه درد هجـــــــــــرانی
نیا نیا گل طــــــــــاهــــــــــا دروغ می گوییـــــــــم
تمام چشـــــــــم براهی و انتظـــــــــــــــــــار و فراق
و ندبـــــــه های فـــــــــــــــــــــرج را دروغ می گوییـــم
دلی که مامن دنیــــــــــاست جـــــــــــــای مولـا نیست
اسیــــــــر شـهــــــــــــــــــــــــوت دنیــــا دروغ می گوییـــم
زبان سخن ز تو گوید ولـی بــــــــــــــــــــــــــرای مقــــــــام
به پیش چـشم خـــــــــــــــدا هم دروغ می گوییـــــــــم
کدام نالـــــه غـربــــــــت کــــــــدام درد فــــــــــــــراق
قســـم بــــه ام ابیــــــــها دروغ می گوییـــــــــم
خلاصه ای گل نرگس کسی به فکرتو نیست
و مـا به وسعت دریا دروغ می گوییــــــــم
مرا ببخش عـــــزیزم که باز می گویم
نیا نیا گل طاها دروغ می گوییـم
این کتاب حاصل پنج جلسه سخنرانی فقیه اخلاقی و مرجع عالیقدر حضرت آیتاللهالعظمیمظاهری«مدّظلّهالعالی» با موضوع «وسواس» میباشد که در سالهای گذشته بیان گردیده است . در این کتاب به موضوعاتی همچون تعریف وسوسه ، اقسام وسوسه ، درمان وسوسه ، احکام وسواس و … پرداخته شده است
اطلاعات فایل:
نوع فایل:PDF
رمز فایل:www.harfeyar.ir
حجم فایل:2.23مگابایت
منبع:حرف یار
آیا مـــی دانیــــد که اگـــر شـــما در حــــال حـــمل قـــرآن بـــآشـــید ،
شـــیطان دچـــار درد شـــدید در ســـر میــــشود
و باز کـــردن قـــرآن ، شیـــطان را تجــــزیه مــــی کنـــد
و بــــا خوانـــدن قـــرآن ، به حــالت غـــش فـــرو میــــرود..
و خــــوانــدن قـــرآن باعـــث در اغــــما رفــتــنــش مــیــشود؟؟؟؟
و آیـــا شـــما مـــی دانید کـــه هنگــــامـی که مـــی خــواهـــید
ایــــن پیـــام را بــــه دیـــگــران ارســــال کنــــید ،
شیطان سعـــی خواهـــــد کــــرد تا شـــــما را منــــــصرف کند؟؟؟؟
فـــریب شیــــطان را نخــــور!!!!!
پـــس ایـــن حـــق را داریــــد کـــه ایـــن پســـت رو کـــپی کنید
و تــــوی وب هـــاتون بــــذارید.
برگرفته از پایگاه فرهنگی مهدوی کانون مهدویت دانشگاه فردوسی مشهد:
حدود ده سال است که ساکن مجیدیه هستیم و در تمام این مدت با یک خانواده ارمنی همسایه ایم که انسانهای شریفی هستند، حدود یک سال پیش دختر همسایه مبتلا به بیماری ای شد که باعث فلج شدن هر دو پایش گردید. از آن روز مدام مداوا و طبابت و عوض کردن این دکتر و آن دکترشان شروع شد، ولی فایده ای نکرد
پارسال یه روز (أیام فاطمیه بود ) که مرد همسایه
داشت میرفت سر کار من هم از در بیرون میرفتم و باهم روبرو شدیم و پس از سلام و
احوالپرسی جویای احوال دخترش شدم. گفت: این همه دکتر متخصص و گران قیمت هیچ تاثیری
نداشت و هنوز دخترم قادر به حرکت نیست.
به او گفتم: میخواهی دکتر متخصصی را به تو معرفی کنم که حتما این درمان از دستش بر
میاد؟؟
گفت: اگر چنین کسی هست و فکر میکنی میتونه خوب بگو!
گفتم: ما مسلمونا یه بانوی بزرگواری داریم به اسم
حضرت فاطمه زهرا (س) اگر به او متوسل شوی و از او بخواهی مطمئنم مشکلت حل میشود.
وقتی این را شنید لبخندی زد و سوار ماشینش شد و گفت: از اینهمه دکتر فوق تخصص و
متخصص چکاری بر آمد که از توسل بربیاد؟ ولی دوستام چند تا فوق تخصص که تازه از
اروپا آمده اند بهم معرفی کردند. سراغ اونها میرم ببینم چکار میکنند، و خداحافظی
کرده و رفت.
من هم به دنبال کارم رفتم و دیگر از آنها خبر نداشتم تا اینکه چند هفته بعد به در
خانه ما آمد زنگ زد و مرا کار داشت. رفتم دم در و پس از سلام و احوال پرسی جویای
حال دخترش شدم. با چشم گریان گفت: بعد از آن روز که باهم صحبت کردیم من سراغ چندین
متخصص دیگر رفتم ولی هیچ اثری نکرد. در صف انتظار یکی از متخصصین بودم و دخترم در
کنارم خواب بود ،
ناگهان یاد حرفهای تو افتادم و در دلم
متوسل شدم به همان کسی که گفتی و گفتم: ای خانم بزرگواری که فلانی تو را معرفی کرد
و من اسمت را یادم نیست ، من تاجر فرش هستم، نذر میکنم که اگر دخترم را شفا بدهی ،
برای تمام صحن های حرمت فرش دستباف هدیه میکنم، در همین حال و هوای خودم بودم که
دیدم دخترم مرا تکان میدهد، به خودم آمدم ، دخترم گفت : بابا ببین من راه میرم.
اون خانم گفت: بابات از من خواسته که تورو خوب کنم. از جات بلند شو و منو بلند کرد
و من تونستم رو پاهام واستم و راه برم. و حالا در حالی که از تو برای معرفی این
خانم خیلی ممنونم ، ازت خواهش میکنم آدرس حرمش رو بدی تا من نذرمو ادا
کنم
اینجا دیگه من بودم که زار میزدم که ای مرد، تو بی خبری که خانم بزرگ و با کرامت ما زهرای اطهر نه
که حرم ندارد بلکه قبر مشخصی هم ندارد
یا رب الزهرا بحق الزهرا اشف صدر الزهرا بظهور الحجه
در تیم فرهاد کاظمی
در محضر استاد