به نام خدا
بی اعتقادی به امام علیه السّلام و راه نجات از آنبرخی افراد اهل مطالعه چون تلقّی صحیحی از دین ندارند، نمی توانند مسأله ی امامت و اوصاف امام را – چنان که هست – بپذیرند. این عدّه اگر با شنیدن و یا خواندن اوصاف امام، چیزی از معرفت ایشان نصیبشان گردد، تسلیم نمی شوند و پذیرش قلبی در برابر آن را نوعی عوام زدگی می دانند و به نحوی در صدد توجیه انکار خود نسبت به آن بر می آیند. این افراد با این که درجه ای از معرفت امام را دارا شده اند، امّا نسبت به مقامات امام بی اعتقاد هستند؛ چون با سوء اختیار خویش از قبول یافته های خود سرباز زده اند.
چه بسا کوتاهی این افراد در وظیفه ی خویش و انکار قلبی و کفران نعمت آنها سبب سلب نعمت شده، کارشان به جایی برسد که واقعاً از درک و معرفت اوصاف و کمالات امام بی بهره گردند.
این وضعیّت اسفبار در مورد گروهی از افراد تحصیل کرده صدق می کند. امّا اکثر افراد عادی که معلومات چندانی درباره ی دین ندارند، مطالعات و شنیده های دقیق و صحیحی درباره ی امامت و اوصاف امام ندارند و هیچ ضرورتی هم برای مطالعه در این باب احساس نمی کنند. در حالی که همین افراد برای انجام امور دنیوی خود نهایت دقّت را به خرج داده، از افراد خبره و آگاه در آن امور کمک می گیرند. اینان مسامحه کاری و بی دقّتی در مسائل مادّی را به هیچ وجه برای خود و دیگران مجاز نمی شمرند؛ در حالی که امور معنوی، حساب و کتاب دقیق تری دارد و برای کسب سعادت اخروی باید برنامه ریزی دقیق تری کرد و تسامح و تساهل را کنار گذاشت.