حکومت واحد جهانی از منظر ادیان و اسلام (1)
به نام خدا
نویسنده:روحالله شاکری زواردهی
چکیده
این مقاله بر آن است تا به بحث آینده حکومت در نگاه ادیان ـ به ویژه اسلام
ـ بپردازد. نگاه ادیان آسمانی همچون اسلام به آینده، مثبت و سرشار از امید
است و این امیدواری، باعث تلاشی برای پاک زیستن و پاک کردن آلودگیها از
گیتی شده است. در این نوشتار، تلاش شده است ضمن بررسی دیدگاه ادیان دربارة
آینده بشر، به کمک عقل و نقل و استقرا به مهدویّت و آینده بشر از جنبه
حکومت نیز توجه شود. بحث حاضر در حوزه ادیان و دین شناسی مطرح شده است.
کلید واژهها :
ادیان ، اسلام ، مهدویّت ، حکومت واحد جهانی.
مقدمه
بحث حکومت واحد جهانی، با موضوعات گوناگونی عجین و مرتبط است؛ مانند
موضوعات جهانی شدن یا جهانی سازی، آینده پژوهی از دید روایت وحی یا درایت
عقل، مباحث آخرالزمان، امکان یا عدم امکان پیش بینی آینده جهان، فلسفه
تاریخ.
در این نوشتار، تلاش می شود آینده تاریخ و بشر، در قالب یک
حکومت واحد جهانی الهی از دیدگاه آموزه دینی ـ به خصوص اسلام ـ ترسیم گردد؛
یعنی یک نوع نگاه به آینده از دریچه تعالیم ادیان درباره منجی موعود، بدون
این که به مشروح روش های دیگر آینده پژوهی پرداخته شود. برآیند چنین
پژوهشی، اثبات و استقرار یک حکومت اخلاقی، کمال خواه، الهی ، انسانی و… است
که بشر امروز را امیدوار و متحرک میکند. به نظر می رسد بحث از نوع حکومت
بشر بر اساس متون دینی به ویژه آیات و روایات اسلامی ـ راهی مطمئن و نتیجه
بخش است؛ چون اولاً به وحی مستند است و وحی هیچگاه خطا نمی کند. ثانیاًَ
تا امروز برخی پیش گویی ها به وقوع پیوسته و این راه، از آزمون، موفق به
درآمده است. [۱]
یکی از مبانی مشترک میان ادیان در موضوع مهدویت، باور به یک حکومت واحد
جهانی است. اثبات این امر، از دو راه ممکن است:
الف. راه تحلیلی
با تحلیل و بررسی مبانی مشترک ادیان، ضرورت حکومت واحد جهانی آشکار
میشود. اگر از پیروان ادیان سؤال شود: امید به نجات در پرتو موعود و منجی
چگونه محقق می شود؟ آیا این نجات و رهایی از نارسایی ها و بیداد و فساد،
خودجوش و بدون رهبری و سازمان است؟ آیا اصولاً چنین چیزی امکان دارد؟ آیا
کمال خواهی و عدالت خواهی که مبنای مشترک ادیان و مهم ترین ارمغان منجی
موعود است، در فقدان یک تشکیلات و سازمان کارآمد میسر است؟ آیا کمال و
عدالت بدون یک نیروی کمال خواه و عدالت خواه، ممکن است؟
در همه این
موارد، پاسخ منفی است؛ چون اگر جامعه بشری بدون برنامه و رهبر الهی توان
نجات کامل و نجات حقیقی را داشت، تاکنون چنین کرده بود یا در آینده نزدیک
انجام می داد. این که هنوز نجات کامل را انتظار می کشد و آنرا در سایه
منجی موعود جستوجو می کند، گواه بر مطلب است. نیز منجی موعود بدون استمداد
از نیروهای موفق وکارآمد و بدون ایجاد سازمان و تشکیلات منظم (حکومت) توان
برقراری کمال و عدالت را ندارد. چون در هر برهه مخالفان و فاسدانی حضور
دارند که مقابله با آنان در گرو حکومت و تشکیلات است.
با یک تحلیل
کوتاه و رویکرد سیاسی اجتماعی، ضرورت حکومت آن هم از نوع حکومت واحد و
جهانی، برای تحقق آرمان های موعود ادیان، آشکار می شود. بهبودی حیات
اجتماعی و آینده تاریخ و سامان یافتن سرنوشت انسان ها، از نظر بیشتر فلاسفه
و سیاستمداران به دست خود انسان ها است. روند شکل گیری تاریخ و حکومت ها
یک امر قهری و اجباری نیست؛ بلکه در اختیار و اراده انسان ها است؛ لذا می
توان گفت: همه پیروان ادیان و مکاتب که در انتظار منجی موعود و تحقق وعده
ها هستند، باید دست به کار شوند. آغاز کار و تحقق آرمان ها، در سایه تحقق
حکومت قدرتمند است؛ چون:
۱٫ سیاست [۲] یعنی علم و هنر راهبری یک دولت و
در معنای عام، یعنی هر نوع روش اداره یا بهبودی امور شخصی یا
اجتماع(آقابخشی، ۱۳۷۴: ص۲۶۲). سیاست، یکی از حقایق اجتنابناپذیر زندگی بشر
است. انسانها در هر لحظه از زمان، به نوعی با مسائل سیاسی درگیرند (رابرت
دال، ۱۳۷۴: ص۱۱). تنها از راه روند سیاسی است که انسان می تواند امیدوار
باشد زندگی خود را بر پایه خرد و کمال مطلوب ها قرار دهد (عالم، ۱۳۷۹:
ص۲۴).
۲٫ دولت چارچوبی از ارزش ها است که در درون آن زندگی جریان می
یابد. و خود قدرت عمومی را در جهت تحقق آن ارزش ها به کار می برد (کارگر،
۱۳۸۳: ۷۸). افراد، درون دولت زندگی می کنند و رشد و رفاه آنان، به دولت
بستگی دارد. از نظر علمی مشکل میتوان زندگی را بدون دولت تصور کرد (قاضی،
۱۳۷۲: ص۱۷۷). دولت، تجلی و نتیجه قدرت ناشی از تشکّل سیاسی یک جامعه است که
از عناصر مردم (ملت یا امت)، سرزمین (کشور و مملکت)، حکومت(سازمان و
تشکیلات) و حاکمیت(اقتدار داخلی و خارجی) برخوردار است (عالم، همان: ص۱۳۹؛
عمید زنجانی، ۱۳۷۷: ج۱، ص۷۰).
نتیجه این دو امر ـ یعنی سیاست و تدبیر
حیات انسانها ـ با دولت و حکومت، پیوند ناگسستنی دارد. نجات و استقرار کمال
و عدالت، مهم ترین ارمغان منجی موعود است که به برقراری حکومت نیاز دارد؛
از این رو، لازمه رسیدن به نجات فردی و اجتماعی، نجات کامل و نجات همگانی
در گرو حضور رهبر و تشکیلات است و نیز لازمه تحقق کمال و عدالت، تشکیل یک
نظام کارآمد و جهانی است؛ چون کمال و عدالت، جهانی است.
ب. راه استقرایی
مطالعه اهداف، ویژگی ها، برنامه ها و دیگر مناسبات منجی موعود در ادیان،
نشان می دهد ظهور و پیروزی آن، با تشکیل حکومت همراه است. اخبار، نشانه ها و
اوصافی که در ادیان برای منجی حکایت شده است، می رساند که تشکیل حکومت و
سیطره بر اوضاع سیاسی، از لوازم کار منجی است. از این استقرا و بررسی سیره
منجی موعود و برنامه های او که در ادیان و مکاتب نقل شده است، به خوبی
میتوان نتیجه گرفت که تشکیل حکومت، آن هم از نوع واحد و جهانی آن، از
برنامه¬های اصلی منجی است. این امر، مورد پذیرش پیروان ادیان موجود و یکی
از مبانی مشترک است.
آیین زرتشت و حکومت واحد جهانی [۳]
طبق عقاید این دین، بعد از زرتشت، سه نجات دهنده به صورت پیاپی و هر کدام
به فاصله یک هزار سال خواهند آمد. نخستین ایشان به نام اوشیدر [۴] است که
یک هزار سال بعد از زرتشت پدیدار گشت. دومین که اوشیدر ماه [۵] نام داشت،
دوهزار سال بعد از زرتشت به جهان آمد. سرانجام آخرین ایشان که سوشیانت [۶]
نام دارد، در پایان سه هزاره چهارم هزاره دوازدهم که آخرالزمان است، میآید
و روزگار با او پایان می پذیرد (جان بیناس، ۱۳۵۴: ص۳۱۹). بر اساس منابع
زرتشتیان تاریخ، به قول مشهور، دوازده هزاره است که به چهار تا سه هزاره
تقسیم میشود. موعودهای سهگانه، در سه هزاره چهارم خواهند آمد؛ یعنی در
هزاره دهم، اوشیدر، در هزاره یازدهم، اوشیدر ماه و در هزاره دوازدهم،
سوشیانت خواهد آمد (شاکری، ۱۳۸۸: ص۱۸۲-۲۱۳). سوشیانت (نجات دهنده بزرگ) دین
را به جهان رواج دهد و فقر و تنگدستی را ریشه کن سازد. ایزدان را از دست
اهریمن نجات داده، مردم جهان را همفکر و هم گفتار و هم کردار کند (کامل
سلیمان، ۱۴۰۵: ص۱۳).
از این دیدگاه، آخرالزمان، یک دوره هزار ساله
شکوهمند است؛ بر خلاف نظریههای بدبینانه که پایان تاریخ را تاریک و با
تباهی می بینند. آخرالزمان، عصر دین و دین باوری است؛ چون سوشیانت دین را
در جهان رواج می دهد و رواج جهانی، بدون فرمانروایی بر همه جهان و تشکیل
حکومت جهانی ممکن نیست. ارمغان مهم این حکومت جهانی، رفاه عمومی و ریشه کنی
فقر است. مسلماً چنین موهبتی بدون عدالت و دولت عدالت گستر، ممکن نیست.
ارمغان مهم دیگر این حکومت، برقراری هم فکری و هم سخنی و هم دلی است. این
ارمغان عالی ترین کمال برای بشریت است. آخرالزمان که عصر دینداری است،
دارای دین واحد است؛ یعنی آنچه سوشیانت شایسته می داند، همان رایج می شود؛
پس جایی برای سکولاریزم (دین زدایی) و پلورالیزم(ادیان متعدد با تعدد
صراطها) نیست.
در منابع مربوط به زرتشتیان، سخن از آخرین پیکار میان
اهورامزدا و سپاهش با اهریمن و لشکریانش است که به پیروزی اهورامزدا می
انجامد (جان بیناس، همان، ص۳۱۹). مسلم است جنگ و پیروزی بدون تشکیل سپاه
کارآمد و تدبیر جامعه، بی معنا است. حفظ پیروزی، در گرو حکومت کارآمد است.
در جای دیگر آمده است: اداره جهان، حکومت و رهبری آن، در دست سوشیانت خواهد
بود. او که فرمانروایی «خونیره» را بر عهده دارد، با یاری شش یاور نزدیک
خویش که افراد خاصی هستند، بر جهان حکمرانی خواهد کرد. [۷]
پی نوشت ها :
[۱]. مانند: تحقق مفاد سوره کوثر،هفتاد وسه گروه شدن امت اسلام و…
[۲]. Politics.
[3]. مشروح دیدگاه آیین زرتشت، در کتابهای این آیین قابل بررسی است. اینجا فقط به بعد حکومتی و اداره اجتماعی آن میپردازیم.
[۴]. Aushetar.
[5]. Aushetar mah.
[6]. Saoshyan.
[7]. یشت نوزدهم، بند ۹۴؛ صادقی، بشارات عهدین، ۱۳۳۶: صص۲۴۳-۲۳۷-۲۷۳ از
منجی موعود به گونهای سخن گفته که کاملا بر مهدی موعود اسلام مطابق است.
منبع:www.entizar.ir
مقالات مرتبط
• حکومت واحد جهانی از منظر ادیان و اسلام (۱)
• حکومت واحد جهانی از منظر ادیان و اسلام (۲)
برگرفته از سایت :راسخون
منبع: عصر انتظار