تو چه با غیرت نگران چادر مادرت بودی....!
شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۲، ۱۲:۱۶ ب.ظ
رضایت نامه را گذاشت جلوی مادرش.
چه امضا بکنی ،چه امضا نکنی ،من میرم!اما اگر امضا نکنی من خیالم راحت نیست.
شاید هم جنازه ام پیدا نشه!
در دل مادر آشوبی به پا شد.
رضایت نامه را امضا کرد.
پسر از شدت شوق سر به سر مادرش میگذاشت.
جنازه ام را که آوردند ، یه وقت خودت را گم نکنی .
بیهوش نشی هااا
چادرت را هم محکم بگیر!
تو چه با غیرت نگران چادر مادرت بودی
و برخی مردان شهر من چه راحت تر خودشان چادر از سر زنانشان برداشتند.
من از گفتن شرمنده ام شرم دارم!!!..
یه پیشنهاد: درسته که اشاعه مطالب تاثیر گذار کار خوبیه، اما هر قدر می تونی خودت هم مطلب تولید کن. فواید بسیاری داره که اگه خواستی راجع بهش صحبت می کنیم.
دعا فراموش نشه