حرف یار

اخبار شهرستان شهریار، مهدویت، شهدا، آموزشی، فراماسونری، طب سنتی و اسلامی، در مکتب ائمه و بزرگان

حرف یار

اخبار شهرستان شهریار، مهدویت، شهدا، آموزشی، فراماسونری، طب سنتی و اسلامی، در مکتب ائمه و بزرگان

۱۰۲ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

به نام خدا
پیشگفتار
از ورای قرون, چون کوهی استوار از صبر, بر اسبی راهوار از عزم می‌آید… در دستان آسمانیش برای سرکوبی نامردان شمشیر می‌خروشد, و برای هدایت مردمان قرآن می‌درخشد؛ می‌آید چون شهابی درخشان در تیره‌ترین شب بشریت, می‌آید چون قامت بلند راستی در جنگل هراس انگیز ناراستیها… عمامه‌ی محمد (صلی الله علیه و آله) بر سر, پیراهن محمد (صلی الله علیه و آله) در بر, پای افزار محمد(صلی الله علیه و آله) بر پا, قرآن محمد (صلی الله علیه و آله) در سینه, و شمشیر علی در دست؛ با مهر زهرا, و صبر حسن, و شجاعت حسین,‌و عبادت سجاد, و علم باقر, و صدق صادق, وبردباری کاظم, و رضای رضا و جود جواد, و هدایت هادی, و هیبت عسکری (علیهم‌السلام) می‌آید… .
سراپا نماد نبوت و ولایت است, تمام پیامبران را در خویش دارد؛ چون آدم آدمیتی نو را بنیاد می‌نهد,‌چون نوح با کوله بار صدها سال درد و ستمکشی بر پشت, خدا را بر کافران می‌خواند, چون ابراهیم ندای توحید در می‌دهد و بتها را سرنگون می‌کند, چون موسی بر فرعونیان ستمگر می‌شورد, چون عیسی انسانیت مرده را زنده می‌سازد, و چونان محمد (صلی الله علیه و آله) صلای فلاح عالمیان برمی‌دارد… .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۲ ، ۰۸:۳۹
محمدرضا عسکری

به نام خدا

نویسنده : محمد جواد طبسى

آنچه خـوبـان همه دارنـد تو تنها دارى حکـومت مهدى(ع) تجلـى قدرت لایتناهـى خداوند است و ایـن اراده و خواست خداست که به ایـن بنده صالحـش چنان قدرتى بدهد که تاکنون به هیچ یک از بنـدگـانـش نداده است. مطـالعه در قلمـرو غیبت و ظهور و شخصیت حضـرت مهدى(ع) همگان را سخت شیفته دیدار مهدى(ع) مـى کند. بدین جهت, برآن شدیـم در ایـن نـوشتار کـوتاه با نشان دادن تصـویرى اجمالـى از مظاهر اقتـدار مهدى(ع) خـوانندگان عزیز را به یاد روزگار مهدى(ع) بینـدازیـم, به امیـد اینکه در روز ظهورش افتخـار خـدمت در حضـورش را داشته باشیم. ان شاءالله.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۲ ، ۰۸:۳۳
محمدرضا عسکری
گاهی فاصله انداختن بین بعضی کلمات آنهارا جالب نمی کند، مثل: بین الملل، اندیشه ها و ...

برای این که این فاصله کم تر شود:

1.ابتدا کلمه را بدون فاصله می نویسیم: بینالملل

2.موس را بین "ن" و "ا" میگذاریم.

3.از کلید ترکیبی( Ctrl+-):کنترل+خط فاصله، استفاده می کنیم.

4.کلمه به این صورت نوشته می شود:

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۲ ، ۰۷:۳۴
محمدرضا عسکری
برای دانلود این ویژه نامه روی تصویر کلیک کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۲ ، ۰۶:۰۲
محمدرضا عسکری

دانلود فایل تصویری مهندسی مکانیک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۲ ، ۰۵:۵۸
محمدرضا عسکری

اللهم عجل لولیک الفرج

هوالمحبوب
در روایتی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) برترین اعمال امت خود را انتظار فرج عنوان نموده اند.
اینجا برای هر مکلف جای سؤال دارد که مگر انتظار و منتظر کسی بودن عمل است؟ مگر نشستن و به انتظار کسی ماندن کار است که پیامبر رحمت آن را برترین عمل معرفی می کنند؟
در حقیقت عمل و کار به چیزی اطلاق می شود که با فعالیت و زحمت حاصل شود و حال آن که بناست این عمل برترین عمل نیز باشد که در این صورت باید جد و جهد و ممارست نیز همراهی اش کنند.
پیش از شرح مسأله بهتر دیدم گذری داشته باشیم بر شرح انتظار در کلام نائب منتَظَر، حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی):
اینکه در روایات ما وارد شده است که افضل اعمال امت، انتظار فرج‏ است، یعنى چه؟ مگر انتظار چیست؟ انتظار ظهور حضرت ولیّ اللّه الأعظم (أرواحنا فداه)، مگر چه مضمون و چه معنایى در بطن خود دارد که این‏قدر داراى فضیلت است؟ یک معناى انحرافى در باب انتظار بود که خوشبختانه امروز از آن فهم و برداشت غلط، اثر چندانى نیست. کسانى که مغرض و یا نادان بودند، این‏طور به مردم یاد داده بودند که انتظار، یعنى اینکه شما از هر عمل مثبت و از هر اقدام و هر مجاهدت و هر اصلاحى دست بکشید و منتظر بمانید، تا صاحب عصر و زمان، خودش بیاید و اوضاع را اصلاح کند و مفاسد را برطرف نماید!
انقلاب، این منطق و معناى غلط و برداشت باطل را، یا کم‏رنگ کرد و یا از بین برد. پس بحمد اللّه این معنا، امروز در ذهن جامعه‏ى ما نیست. اما معناى صحیح انتظار، داراى ابعادى است که توجه به این ابعاد، براى کسى که مى‏داند در فرهنگ اسلام و شیعه، چقدر به انتظار اهمیت داده شده، بسیار جالب است.

یک بُعد، این است که انتظار به معناى قانع نشدن به وضع موجود است. «انتظار داریم»، یعنى هرچه خیر و عملِ خوب انجام دادیم و به وجود آمده، کم و غیر کافى است و منتظریم، تا ظرفیت نیکىِ عالم پُر بشود. یک بُعد دیگر از ابعاد انتظار، دلگرمى مؤمنین نسبت به آینده است. انتظار مؤمن، یعنى اینکه تفکر الهى این اندیشه‏ى روشنى که وحى بر مردم عرضه کرده است یک روز سراسر زندگى بشر را فراخواهد گرفت. یک بُعد انتظار این است که منتظر، با شوق و امید حرکت بکند. انتظار، یعنى امید. انتظار، ابعاد گوناگون دیگرى هم دارد.(۱)

منبع: عصر انتظار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۲ ، ۰۵:۵۲
محمدرضا عسکری

به نام خدا

نویسنده : رحیم کارگر

در این مقاله قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا به امام زمان(عج)، قائم، اباصالح، بقیة اللَّه، صاحب الزمان، حجة اللَّه، مهدی و… گفته می شود و چرا موقع شنیدن بعضی از این نام ها (مثلاً قائم)، بلند شده و دست خود را بر سرمان می گذاریم؟!
اصولاً اشخاص والا مرتبه و مشهور، دارای اسامی، القاب و کنیه های مختلفی هستند که هر یک اشاره به بعدی از ابعاد شخصیتی و وجودی آنان دارد. در اینجا به تبیین و توضیح بعضی از این عناوین می پردازیم.

الف. قائم
یکی از مهم ترین و مشهورترین القاب حضرت مهدی(عج) «قائم» (قیام کننده و به پا خیزنده) است. این عنوان رسا و گویا، در بعضی از روایات مربوط به آن حضرت آمده و اشاره به قیام، مبارزه و جهاد بزرگ او و آمادگی استقامت وی دارد. روایات متعددی راجع به این لقب وارد شده است ؛ از جمله :
امام صادق علیه السلام فرمود : «اذا توالت ثلاثة اسماء : محمد و علی و الحسن، فالرابع القائم»(۱) «هنگامی که سه اسم محمد و علی و حسن دنبال هم آمدند، پس چهارمین آنان قائم است».

امام جوادعلیه السلام نیز می فرماید : «اِنّ القائم منّا هو المهدی الّذی یجب ان ینتظر فی غیبته و یطاع فی ظهوره»(۲) ؛ «به راستی که قائم از ما، مهدی است که در ایام غیبت، انتظار او و در دوران ظهور، اطاعت او واجب است».

منبع: عصر انتظار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۲ ، ۰۵:۴۹
محمدرضا عسکری

به نام خدا

نویسنده: سیّد حسن اسحاقی

امام، واسطة فیض است. همواره توجه او به سوی آدمیان است و بهارآفرین و زندگی‌بخشی است. در زیارت شریف آن حضرت غایب از نظر، مهدی موعود(ع) می‌خوانیم: «السّلام علی ربیع الأنام و نضرة الأیّام؛ سلام بر بهار مردم و خرّمی روزگاران».۱
به سبب وجود گرامی او، خداوند به جهانیان روزی می‌دهد و آسمان و زمین، به احترام او بر پاست: «و بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الْارض و السَّماء».۲
دل او، دل بیداری است که همواره به یاد دوستان است و درد و رنج آنان را احساس می‌کند. او تجلّی رحمت واسعه خداوندی است: «همانا رحمت پروردگارتان بر هر چیزی وسعت دارد و من، همان رحمت پروردگارم».۳
وجود مقدس حضرت حجت(ع) میان انسان‌ها، منبع برکت، دانش، درخشندگی، زیبایی و همه خیرات است. برکات وجود او و پرتو انوار وجود او، در همة دوران به بشر می‌رسد. این خورشید معنوی و الهی، واسطة زمین و آسمان است. او هرگز شیعیان خود را از یاد نمی‌برد و در رفع مشکلات فردی و اجتماعی مؤمنان کوتاهی نمی‌کند. از سخنان ملکوتی حضرتش که نشان دهندة همراهی خالصانة ایشان با بندگان خداست، این است که: « ما از شادمانی‌تان، شاد می‌شویم و در اندوهتان غم‌گساریم».۴
چه بسیارند افرادی که هنگام گرفتاری‌ها به ایشان توسل جسته‌اند و مشکلشان حل شده است. ایشان در غیبت، همچون خورشیدی است که پشت ابرها پنهان است، ولی مردم از نور وجودش هماره بهره‌مندند. در سخنی نغز از امام زمان(ع) روایت شده است:«چگونگی سودرسانی من در زمان غیبتم، مانند سودرسانی خورشید است زمانی که ابرها آنها را از چشم‌ها پنهان سازند و من ایمن‌دهندة اهل زمینم، همچنانکه ستارگان، ایمن دهندة اهل آسمانند».۵

پی نوشت :

۱٫ بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۱ و زیارت صاحب‌الامر.
۲٫ همان، ج ۱، ص ۹۴٫
۳٫ همان، ج ۵۲، ص ۲۸۹٫
۴٫ مفاتیح الجنان، دعای عدیله.
۵٫ همان.
منبع:ماهنامه موعود شماره۹۷

برگرفته از سایت :راسخون

منبع: عصر انتظار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۲ ، ۰۵:۴۶
محمدرضا عسکری

باز هم پیشاپیش فرارسیدن نیمه شعبان میلاد پر برکت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را خدمت شما تبریک عرض می کنم.

 فردا هم به امید آمدن آن امام همام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ندبه خوان خواهیم شد که مگر چشممان به رخسار زیبایش نورانی شود…

برای دریافت تصویر، یک صلوات برای تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بفرستید.

برای دریافت، روی تصویر بالا کلیک کنید.

هر گونه استفاده از تصاویر (در قالب بنر ، پوستر و یا امور تجاری) که موجب نشر فرهنگ اسلامی می شود موجب خوشحالی و رضایت ماست.

یا علی مدد

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۲ ، ۰۵:۴۱
محمدرضا عسکری
سردار پرافتخار ایران یعنی هرمزان در سمت فرمانداری خوزستان انجام وظیفه می‌کرد. هرمزان که یکی از فرمانداران جنگ قادسیّه بود. بعد از نبردی در شهر شوشتر و زمانی که هرمزان در نتیجه خیانت یک نفر با وضعی ناامید کننده روبرو شد، نخست در قلعه‌ای پناه گرفت و به ابوموسی اشعری، فرمانده تازیها آگاهی داد که هر گاه او را امان دهد، خود را تسلیم وی خواهد کرد. ابوموسی اشعری نیز موافقت کرد از کشتن او بگذرد و ویرا به مدینه نزد عمربن الخطاب بفرستد تا خلیفه درباره او تصمیم بگیرد. با این وجود، ابوموسی اشعری دستور داد، تمام 900 نفر سربازان هرمزان را که در آن قلعه اسیر شده بودند، گردن بزنند. (البلاذری، فتوح البُلدان، به تصحیح دکتر صلاح‌الدیّن المُنَجَّذ (قاهره: 1956)، صفحه 468)

پس از اینکه تازیها هرمزان را وارد مدینه کردند، ... لباس رسمی هرمزان را که ردائی از دیبای زربفت بود که تازیها تا آن زمان به چشم ندیده بودند، به او پوشاندند و تاج جواهرنشان او را که «آذین» نام داشت بر سرش گذاشتند و ویرا به مسجدی که عمر در آن خفته بود، بردند تا عمر تکلیف هرمزان را تعیین سازد. عمر در گوشه‌ای از مسجد خفته و تازیانه‌ای زیر سر خود گذاشته بود. هرمزان، پس از ورود به مسجد، نگاهی به اطراف انداخت و پرسش کرد: «پس امیرالمؤمنین کجاست؟» تازیهای نگهبان به عمر اشاره‌ای کردند و پاسخ دادند: «مگر نمی‌بینی، آن امیرالمؤمنین است.»

... سپس عمر از خواب برخاست. عمر نخست کمی با هرمزان گفتگو کرد و سپس فرمان داد، او را بکشند.

هرمزان درخواست کرد، پیش از کشته شدن به او کمی آب آشامیدنی بدهند. عمر با درخواست هرمزان موافقت کرد و هنگامی که ظرف آب را به دست هرمزان دادند، او در آشامیدن آب درنگ کرد. عمر سبب این کار را پرسش نمود. هرمزان پاسخ داد، بیم دارد، در هنگام نوشیدن آب، او را بکشند. عمر قول داد تا آن آب را ننوشد، کشته نخواهد شد. پس از اینکه هرمزان از عمر این قول را گرفت، کیاست به خرج داد و هوش و ذکاوت ایرانی را به رخ بلاهت عرب کشید و در اقدامی زیرکانه و هوشمندانه آب در دستش را با کاسه آن بر زمین انداخت و آن آب روی زمین ریخت. عمرهم که دید مغلوب هوش و فراست و نکته سنجی و کیاست و سیاست ایرانیان شده به ناچار به قول خود وفا کرد و از کشتن او درگذشت.
این باعث بوجود آمدن فلسفه ای شد که با ریختن آب بر زمین، یعنی زندگی دوباره به شخصی داده می شود تا مسافر برود و سالم بماند.
 
درود بر ملتی که چنین بر باورهای ملی خود استوار هستند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۲ ، ۰۵:۳۶
محمدرضا عسکری