حرف یار

اخبار شهرستان شهریار، مهدویت، شهدا، آموزشی، فراماسونری، طب سنتی و اسلامی، در مکتب ائمه و بزرگان

حرف یار

اخبار شهرستان شهریار، مهدویت، شهدا، آموزشی، فراماسونری، طب سنتی و اسلامی، در مکتب ائمه و بزرگان

۷۴ مطلب با موضوع «مهدویت» ثبت شده است

به نام خدا

معنای دوم غریب
گاهی «غریب» به کسی اطلاق می شود که از یادها رفته است؛ یعنی آن چنان که شایسته ی اوست از او یاد نمی شود.
این معنا از غربت، در مقابل «ذکر» است که گاهی قلبی و گاه، زبانی است. پس فراموش شدن قلبی یا زبانی منشأ غربت به معنای دوم می باشد. اگر ولیّ نعمت از نظر قلبی مورد بی توجّهی قرار گیرد و یاد او از دل ها محو شود، در حققیت، شکر قلبی نسبت به او انجام نپذیرفته است و از همین جهت، غریب می باشد؛ چون در دل، «از یاد رفته» است. از طرفی اگر معرفت قلبی بر زبان جاری نگردد، در انجام وظیفه ی شکر زبانی منعم، کوتاهی شده است و از این جهت هم می توان او را غریب دانست؛ چون آن چنان که باید و شاید از او یاد نمی شود و عملاً از یاد رفته ی زبانی است. ذکر زبانی برخاسته از معرفت و ذکر قلبی است امّا خود، زمینه ی معرفت و ذکر قلبی را در کسانی فراهم می سازد که از شناخت منعم محروم هستند و همین معرفت، زمینه ی یاد کردن قلبی و زبانی را در آنان نیز به وجود می آورد.
البتّه یاد کردن از هر کس باید متناسب با سطح او و در حدّ مقام و موقعیّت او باشد، در غیر این صورت به غربت او می انجامد. به عنوان مثال، برای ادای حقّ عالم یا فقیه باید در هنگام سخن گفتن از احکام شرعی یادی از آن فقیه به میان آید و اگر از همه ی فقها یاد کنند و اصلاً نامی از آن عالم نبرند، می توان گفت آن عالم فقیه «از یاد رفته» و «غریب» است. حال اگر این فقیه در پزشکی هم سرآمد باشد، در هنگام بحث علمی در پزشکی هم باید از او یاد شود. پس تعدّد یاد کردن در افراد مختلف، متناسب با کمالات آنها، متفاوت خواهد بود.
ذکر هر نعمتی کاملاً بستگی به ویژگی های آن دارد. هر چه نعمتی بزرگ تر و فراگیرتر و نیاز انسان ها به آن بیشتر باشد، انتظار می رود که در دفعات بیشتر و به مناسبت های گوناگون از آن با قلب و زبان یاد شود و هر قدر در این امر کوتاهی شود، به همان اندازه آن نعمت از یادها می رود و «غریب» می ماند.
چگونگی یاد کردن ها از نظر کیفی نیز متفاوت هستند. گاهی انسان وقتی از نعمتی یاد می کند، با تمام وجود تحت تأثیر آن قرار دارد؛ به طوری که با تذکر خویش، شنوندگان را نیز متأثر می سازد. در واقع، گوینده به تناسب معرفت و محبّت خویش گاه خیلی شدید و با حرارت و گاه به صورت عادی و سطحی یاد او را در خاطر می آورد یا به زبان جاری می کند.
از طرف دیگر، ذکر قلبی و زبانی انواع مختلف دارد؛ از جمله سرودن شعر، تألیف کتاب و مقاله، برگزاری مسابقه و… گاهی ممکن است در دل از او یاد کند، برایش دلتنگ شود، از داشتن چنین محبوبی شاد گردد و… به هر حال با دل و زبان، به روش ها و انواع مختلف می توان از نعمتی یاد کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۲ ، ۱۱:۳۲
محمدرضا عسکری
به نام خدا

معنای چهارم غریب
یکی از رایج ترین معانی غربت، دور افتادن از اهل (نزدیکان درجه ی اوّل) و دیار و سرزمین خویش است. صاحب کتاب شریف «مکیال المکارم» در بیان معنای غربت می فرمایند:
« ألبعد عن الأهل و الوطن و الدیار. » (۱)

عزلت امام عصر علیه السّلام
از آن جایی که حضرت بقیه الله علیه السّلام به امر الهی از اهل و دیار خود کناره گیری کرده اند، «غریب» هستند و جای خالی ایشان در میان دوستان و نزدیکانشان مشهود است. به این کناره گیری از مردم اطلاق «عزلت» هم می شود؛ همان طور که امام صادق علیه السّلام فرموده اند:
قطعاً صاحب این امر غیبتی دارد و قطعاً در غیبتش عزلت (از مردم) خواهد داشت و مدینه (برای ایشان) محلّ سکونت خوبی است و سی نفر هستند که حضرت از آنها وحشتی ندارد. (۲)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۲ ، ۰۶:۴۲
محمدرضا عسکری

به نام خدا

معنای سوم غریب
یکی دیگر از معانی غریب، «فرو نهاده» یا «وانهاده» یا «واگذاشته» است. فرو نهاده به کسی گفته می شود که مهجور، متروک و معطّل، باقی مانده باشد. مهجور کسی است که او را کنار گذاشته باشند. متروک، یعنی ترک شده و معطّل هم به معنای تعطیل شده است. تعطیل در مقابل استفاده و بهره بردن می باشد و معطّل به چیزی گفته می شود که در جهت هدفی که برای آن وضع شده، از آن استفاده نگردد. اگر معطّل، صفت شخص باشد، چنین شخصی غریب افتاده است. این معنای غربت، ممکن است فرع بر عدم شناخت، یا فراموش کردن و یا ناشی از کوتاهی کردن دیگران بر حقّ شخص باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۲ ، ۰۶:۴۰
محمدرضا عسکری

به نام خدا

امام غریب
در خاتمه ی این بخش به نقل حدیثی از امام کاظم علیه السّلام تبرّک می جوئیم که همه ی آن چه گذشت، به نحوی توضیح این حدیث شریف است.
داوود بن کثیر رقّی می گوید:
از امام ابوالحسن موسی بن جعفر علیه السّلام درباره ی صاحب این امر پرسیدم. ایشان فرمودند: «هو الطّرید الوحید الغریب، الغائب عن أهله، الموتور بأبیه علیه السّلام»؛ او طرد شده ی تنها، غریب، پنهان از نزدیکانش و به خاطر کشته شدن پدرش مظلوم است. (۱)
«طرید» یعنی طرد شده و این معنا برای هر کس متناسب با شأن و مقامش مورد ملاحظه قرار می گیرد. در مورد امام زمان علیه السّلام چون از آن منزل و جایگاهی که در خور شأن ایشان است، طرد شده اند و حقوقشان آن گونه که باید ادا نمی گردد، به ایشان اطلاق، «طرید» می شود.
«وحید» به معنای تنهاست و به کسی اطلاق می شود که متناسب با مقامش به او مراجعه نشود و یاران همراه نداشته باشد.
«موتور» در لغت به معنای کسی است که یکی از نزدیکانش کشته شده و هنوز به خونخواهی او برنخاسته است. (۲) «الموتور بابیه» یعنی کسی که به خاطر جنایت نسبت به پدرش مورد ظلم واقع شده است. (۳)

خونخواه سیّدالشّهدا علیه السّلام
امام زمان علیه السّلام ولیّ دم پدر بزرگوارشان سیّدالشّهداء علیه السّلام هستند در حالی که هنوز انتقام خون پدر را از قاتلان ایشان نگرفته اند و از این جهت، مورد عظیم ترین ظلم ها واقع شده اند. یکی از مأموریّت های حضرتش پس از ظهور، انتقام گرفتن از قاتلان امام حسین علیه السّلام است و لذا حضرت مهدی علیه السّلام با لقب « ثائر دم الحسین و الشّهداء معه صلوات اللّه علیهم» (۴) خوانده می شوند.
صاحب مکیال المکارم در توضیح معنای «ثائر‌» فرموده اند:
ثائر، کسی است که تا وقتی خونخواهی نکرده، قرار و آرام ندارد. (۵)
خون امام حسین علیه السّلام به ناحقّ ریخته شده است و صاحب این خون، پیامبر صلی الّه علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السّلام هستند و خداوند متعال وعده فرموده که قائم آل محمد علیهم السّلام از قاتلان پدر خویش خونخواهی کند. در قرآن کریم آمده است:
«من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیّه سلطانا. » (۶)
کسی که مظلوم کشته شود، ما برای او (نسبت به قاتل) سلطه قرار داده ایم.
امام باقر علیه السّلام در تفسیر آیه ی شریفه فرموده اند:
مقتول (در این آیه) حسین بن علی علیهما السّلام است که مظلومانه کشته شد، و ما صاحبان خون ایشان هستیم و قیام کننده ی از ما اهل بیت، وقتی قیام کند، خونخواهی حسین علیه السّلام را می نماید. (۷)
همه ی اهل بیت علیهم السّلام و حتّی پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم در انتظار روزی هستند که چنین امری عملی گردد.
امام باقر علیه السّلام فرموده اند:
وقتی جدّم امام حسین علیه السّلام به شهادت رسیدند، فرشتگان الهی به ضجّه و گریه آمدند و عرضه داشتند: ای پروردگار و آقای ما! آیا از کشندگان برگزیده ی آفریدگانت در می گذری؟ خدای عزّوجلّ در پاسخ به آنها فرمود: آرام باشید! قسم به عزت و جلال خود، من از ایشان- هر چند بعد از گذشت مدّت زمانی – قطعاً انتقام خواهم گرفت. سپس خداوند، امامان از فرزند امام حسین علیه السّلام را به فرشتگان شناساند و آنها با دیدن ائمّه علیهم السّلام مسرور شدند.
در میان آنها یک نفر ایستاده مشغول نماز خواندن بود، خدای عزّوجلّ فرمود: «بذلک القائم أنتقم منهم»؛ با همین کسی که ایستاده است، از آنها انتقام می گیرم. (۸)

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۲ ، ۱۷:۱۱
محمدرضا عسکری

به نام خدا

برای ظهور آن جناب – صلوات الله علیه – و ظهور دولت ایشان هیچ تعیین وقتی از ائمه اطهار -علیهم السلام – نشده است و نهی شدید وارد شده که خبری از جانب ما در تعیین وقت، قبول نشود (۱) و علاماتی نیز در اخبار آنها برای مقدمه ظهور ایشان وارد شده که از آنها هم هیچ وقت و بلکه تقریب وقت هم نمی شود. و آنها دوقسم است:
یک قسم آنچه در همان سال و ماه ظهور واقع می شود لکن تعیین آنکه سال چندم از عمر ایشان است نگردیده و آن نداء آسمانی که در روزبیست و سوم ماه رمضان وقوع می یابد.(۲) حضرت جبرئیل – علیه السلام- در کعبه اسم ایشان را تا حضرت امیر المؤمنین – علیه السلام – ذکر فرماید و ندا کند که این موعود منتظر ظاهر شد و متابعت او کنید. اعجاز این ندا آن است که همه ی عالم آن را به زبان خود می شنوند. و در اخبار از ائمه اطهار – علیهما السلام – تصریح شده که این ندا حتمی است و قبل از آن قائم ما ظاهر نمی شود (۳) و حکمت و فایده ی این علامت دو امرعظیم است:
اول آنکه هر کس قبل از وقوع این ندا دعوی مهدویت و قائمیت کند،اهل حق بر وجه یقین بدانند که او باطل است و مهدی بر حق نیست وبرای تحقیق از حال او گمراه نشوند.
دوم: آنکه بعد از وقوع این ندا در امر حضرت قائم – علیه السلام – در شک نمی افتد که شاید مهدی و قائم بر حق نباشد، و یقین به وجود مبارک آن حضرت -صلوات الله علیه – پیدا می کنند و از ایشان پیروی می کنند.
قسم دوم: از علامات اموری است که در اطراف عالم واقع می شود مانند: خسف و به زمین فرو رفتن، و زلزله و تغییرات کلی در احوال مردم از کثرت شنایع و قبایح و همچنین امور خاصه مثل آنکه: عمامه ها مبدل به کلاه شود،یا پدر و مادر آرزو کنند که کاش فرزند پسر نداشتند یا زنها پوشیده اما برهنه وار بیرون آیند، (۴)یا آنکه دو طایفه از منسوبین به حق در کلمه ی عدل اختلاف کنند و چندین هزار کشته شوند. و شیخ طبرسی را بر دار زنند و امثال اینها که این جمله امور خاصه در عهد و دوره ما، مو به مو واقع شد و حکمت آنها هم دو امر عظیم است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۲ ، ۱۷:۰۵
محمدرضا عسکری

به نام خدا

این نوشتار در توسل اول است که آن سعی و کوشش در تحصیل و تکمیل معرفت به آن جناب – علیه السلام – است. باید دانست که معرفت واجب نسبت به ایشان در چهار وصف است، دو وصف آن بیان ایشان و باقی ائمه اطهار – علیهم السلام- مشترک است. و در دو وصف دیگر مختص به خود آن جناب -علیه السلام- است.
دو وصف اول، یکی وصف امامت است به آنکه مقام امامت برای ایشان مانند آنچه برای آباء طاهرینشان ثابت بود، ثابت است. پس از حضرت امام حسن عسکری – علیه السلام- آن جناب – صلوات الله علیه – امام و مطاع و مقتدای کل بر تمامی اهل حق از انس و جن بوده و هستند. چنانچه هر کدام از آباء اطهارشان – علیهما السلام -در عهد خود امام و مطاع و مقتدای کل بر اهل حق از انس و جن بودند و اعتراف و اعتقاد به امامت شان هم مانند آن شرط صحت ایمان است و ایمان شرط رسیدن به نعمت همیشگی در بهشت است و در اعتراف و تصدیق به وصف امامت ایشان، اعتراف به آنکه امر و نهی و فرمان ایشان، امر و نهی فرمان خداوند -جل شأنه -و حضرت رسول -صلی الله علیه و آله -می باشد، و لازم است بر هر بنده ی مؤمن اطاعت آن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۲ ، ۰۸:۱۲
محمدرضا عسکری

به نام خدا

نویسنده : محمد مهدی خالقی

هدایت
خدای جهان خالقی حکیم است و هیچ موجودی را بیهوده و عبث نیافریده، چون خلق بی‌هدف نشانة ضعف و ناآگاهی است و این ویژگی‌ها نمی‌تواند در خداوند وجود داشته باشند. او هر مخلوقی را برای هدفی حکیمانه آفریده و آن را به سوی هدفش هدایت می‌کند.
وقتی به جهان و موجودات می‌نگریم آنها را یک مجموعة منظم و دارای نظام که در مسیری معین رو به سوی هدفی خاص حرکت می‌کند می‌بینیم. این حرکت حرکتی به سوی کمال است، و همة موجودات به سوی کمال در حرکت‌اند. اصولاً تمام حرکت‌ها در جهان نوعی حرکت کمالی هستند بدین معنی که خداوند هر موجودی را که آفریده، او را به کمال خاص خود رهنمون گشته است.۱
در تعالیم کتاب آسمانی و آموزه‌های معصومین(ع) چنین روایت می‌شود که:
جهان منظم و دارای هدف بوده (هدایت عامه) انسان هم موجودی هدفمند و دارای هدف خاص و برای رسیدن به این هدف (هدایت خاص انسان) هم عقل و اختیار (به عنوان ابزاری درونی) و پیامبران و کتب آسمانی (به عنوان ابزاری بیرونی لازم و ضروری می‌باشند.
خداوند متعال که آفرینندة انسان است، بهترین کس برای خبر دادن از آینده و دادن برنامه برای سعادت انسان است. پیامبران را برای ابلاغ این اخبار و برنامه‌ها به بشر، مبعوث نموده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۲ ، ۰۸:۰۲
محمدرضا عسکری

به نام خدا

نویسنده : جواد خرّمی

امروزه بحثی مطرح است و آن این است که راز محبوب شدن فرد در یک جامعه چیست؟ ممکن است در این باره نظریات گوناگونی مطرح شود که برخی زیبایی و جمال را راز محبوبیت فرد بدانند، گروهی قدرت و توان جسمی را نشانه محبوبیت شخص در جامعه، همچون قهرمانان بدانند، دسته‏ای دیگر احسان و مهربانی و گذشت و عطوفت را ریشه محبوبیت فرد قلمداد نمایند و قومی نیز کمال علمی انسان را باعث جلب محبت دیگران به او بدانند؛ چنان که نسبت به عالمان و نخبگان علمی این گونه ابراز محبت‌ها دیده می‏شود. و یا قدرت ایمان و معنویت و وصل به معدن عظمت الهی را علت اصلی محبت‌ها و محبوبیت‌ها بشمارند که البته در فرهنگ دین مخصوصا قرآن بر این نظریه تأکید شده است؛ اما ما شیعیان:
دلبری داریم که از صاحبدلان دل می‏برد
غمزه‏ای مشکل‏گشا دارد که مشکل می‏برد
گر نقاب از چهره گیرد آن نگار نازنین
پرتو رخساره‏اش دلهای مایل می‏برد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۲ ، ۱۳:۴۶
محمدرضا عسکری

به نام خدا

تاملی در مفهوم لقب “حجت” برای حضرت مهدی موعود
یکی از لقب های مبارک امام زمان (عج) “حجت” است گرچه این نام شامل همه حضرات امامان معصوم علیهم السلام می شود اما هرگاه بنحو مطلق ذکر می گردد منظور حضرت بقیه الله الاعظم (ع) است.

اما چرا به حضرت مهدی (ع) حجت می گویند؟
چون برهان غالب قولی و عملی خداوند سبحان بر همه انسانها و هستی حضرت مهدی سلام الله علیه است که خدای منان به بیانات و گفتار و روش و ولایت او فردای قیامت بر همه احتجاج خواهد فرمود. حضرت مهدی (ع) در همه ابعاد زندگی اعم از اعتقادی و اخلاقی عبادی سیاسی و فرهنگی و تربیتی برهان غالب خداوند است و ما از این لقب نکته های معرفتی بسیاری را استفاده می کنیم که به بعضی از آنها اشاره می شود:
الف) حجه الله عامل بقا جهان و جهانیان است که حضرت رسول الله الاعظم فرمودند: “لولا الحجه لساخت الارض باهلها” ۱٫
یعنی اگر حجت خداوند در جهان نبود زمین اهلش را فرو می برد.
و در دعای عدیله (مفاتیح الجنان) می خوانیم: “بوجوده ثبتت الارض و السما” یعنی بوجود امام زمان (ع) آسمان ماندگار است و بر زمین فرو نمی ریزد و زمین ثبات دارد و اهلش را فرو نمی برد.
و در زیارت جامعه کبیره نیز می خوانیم “وبکم یمسک السما ان تقع علی الارض الا باذنه” یعنی و بواسطه شما امامان معصوم علیهم السلام است که خدای منان آسمان را حفظ فرموده اند از فروریختن بر زمین. پس حضرت (ع) ولی نعمت ما هستند در بقائمان و بقا نعمتها و ابزار نعمت هایمان.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۲ ، ۰۵:۳۶
محمدرضا عسکری

به نام خدا

نویسنده : محمود حکیمی

حدود سی ‌سال پیش، اندیشمندی از کشور تونس به نام دکتر سید محمد تیجانی سماوی در کتابی تحت عنوان ثم اهتدیت۱ پیش‌بینی کرد که به‌زودی گروههای عظیمی در سراسر جهان مذهب تشیع را به‌عنوان دین و آرمان خویش خواهند پذیرفت. در سالهای نخستین انتشار این کتاب، کمتر پژوهشگری در مراکز دین‌شناسی دانشگاههای جهان به محتوای این کتاب توجه نمود و برخی از کسانی هم که آن را مطالعه کردند آن را نوعی مبالغه که معمولاً پیروان هر آیین هرچندگاه یک بار مطرح می‌سازند دانستند.
وقایعی که چند سال بعد در جهان روی داد موجب شد که کتاب ثم اهتدیت توجه پژوهشگران را در مراکز تحقیقی جهان به خود جلب کند. این کتاب به‌سرعت به چندین زبان زنده ترجمه شد و مؤلف آن چند اثر دیگر در همان زمینه منتشر ساخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۲ ، ۰۴:۵۳
محمدرضا عسکری