
به این میگن شهید واقعی...
اگر پهلویشان درد دین نداشته باشد...
چادری ها زهـــــــــرایی نیستند!
اگر لبشان ذکر غریب مادر نداشته باشد...
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر زینبی را برای کربلای پسرش مهدی نداشته باشند...
چادری ها زهــــــــــرایی نیستند!
اگر ذکر لب زینبشان چیزی جز «ما رایت الا جمیلا» باشد...
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر عدو را با سیاهی چادرشان به خاک سیاه نکشانند...
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر سیاهی چادرشان حرمت خون شهیدان را به عالمیان ننمایاند...
چادری ها زهـــــــــرایی نیستند!
اگر منتظـــــــــر یوسف گمگشته ای نباشند...
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر "سربند یا زهـــــــــــرا س" را بر پیشانی علویان خود گره نزنند...
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر چادرشان مجوز ورودشان به زیر خیمه ی نیمه سوخته ی "مــــــــــادر" نباشد...
از همه زودتر می آمد جلسه
تا بقیه برسند ، دو رکعت نماز می خواند
یکبار بعد از جلسه کشیدمش کنار و پرسیدم:
نماز قضا می خونی؟
گفت: نه! نماز می خونم که جلسه به یه جایی برسه
همین طور حرف روی حرف تل انبار نشه...
خاطره ای از زندگی سردار شهید مهدی زین الدین
منبع: کتاب آقا مهدی ، صفحه ۱۰۹
چقدر خوبه ما هم قبل از انجام کارهامون مثل آقا مهدی دو رکعت نماز بخونیم
و نتیجه رو واگذار کنیم به خدا
اونوقت اگه کار نتیجه هم نگرفت
به نوعی دلمون آرومه که حتما خیر و صلاحی توش بوده که به نتیجه نرسیده
دو رکعت نماز شاید سه دقیقه هم طول نکشه ،
اما نتیجه اش زیبا و گاهی همیشگی میشه
امتحان کنیم...
قلبم را ببین که هر روز، صبح و شام تو را میخوانند . .
هایش را به هرکجا که دلش می خواست می دواند و خیالش راحت بود که کسی متوجه چشم چرانی اش نیست.... نگاهش را روی تابلو ی گوشه خیابان ایست داد: " لاتدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو اللطیف الخبیر" عینکش را برداشت ...سرش را به زیر انداخت و راهی شد... * چشم ها او را نمی بینند و او (همه ی) چشم ها را می بیند و خداوند مهربان و آگاه است.
سوره مبارکه:انعام آیه شریفه:103