حرف یار

اخبار شهرستان شهریار، مهدویت، شهدا، آموزشی، فراماسونری، طب سنتی و اسلامی، در مکتب ائمه و بزرگان

حرف یار

اخبار شهرستان شهریار، مهدویت، شهدا، آموزشی، فراماسونری، طب سنتی و اسلامی، در مکتب ائمه و بزرگان

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشعار حضرت زینب» ثبت شده است

░░░░░░░░ بسمِ ربــــِّ الـزیــنــبــ ░░░░░░░░

تا چشم گشودم در آغوش تو بودم

مدهوش دلم بودی و مدهوش تو بودم

بالا تر از این رنگ ندیدم به جهانم

یک سال نه یک عمر سیه پوش تو بدم

دستی به روی قلبم و آتش روی آتش

گفتی که مکن گریه و خاموش تو بودم

فریاد زدم شمع جهان بودی و هستی

پروانه صفت پیش تو بر دوش تو بودم

در روز دهم ساعت سه داخل مقتل

تا چشم گشودم که در آغوش تو بودم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۲ ، ۱۳:۰۶
محمدرضا عسکری

دل باده بنوش است سرخان عقیله

خورده شب و روز از نمک و نان عقیله



هر قلب حسینی که شده واله و شیـدا

در بزم حسینی شـده مهمان عقیله



ما عبد و غلامیم به احسان اباالفضل

مجنون حسینیم بـه احسان عقیله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۲ ، ۱۲:۵۷
محمدرضا عسکری
امشب دوباره حلقه ی مستان مرتب است

سر مَستَمو، پیاله ام از مى لبالب است


مادر مرا که زاد به پیشانی ام نوشت

قربانیش کنید که این، نذر زینب است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۲ ، ۱۶:۴۸
محمدرضا عسکری

شیعه تنها مدد از حضرت حیدر گیرد

از دل خاک چو «حجر بن عدی» پر گیرد

در دفاع از حرم دختر مولا حتی

او کفن پاره کند زندگی از سر گیرد ...


یآ زینبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۲ ، ۱۲:۵۲
محمدرضا عسکری
دردها می چکد از حال و هوای سفرش
گرد غم ریخته بر چادر مشکی سرش
تک و تنها و دو تا چشم کبود و چند تا ...
کودک بی پدر افتاده فقط دور و برش
ظاهراً خم شده از شدت ماتم اما
هیچ کس باز نفهمیده چه آمد به سرش
روزها از گذر کوچه آتش رفته
اثر سوختگی مانده سر بال و پرش
همه بغض چهل روزه او خالی شد
همه کرب و بلا گریه شد از چشم ترش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۲ ، ۱۵:۵۰
محمدرضا عسکری

ابو هاجر که از گردان عشق است

فدای نام ِ بانـــــوی دمشق است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۲ ، ۰۶:۵۲
محمدرضا عسکری

خوبیِ گریه در آن است که در شب باشد

گریه خوب است که بر معجر زینب باشد


هر شب از کودکی اش داده سلامی به حسین

عشق خوب است که چون عیش مرتّب باشد


مست و مستور زآبشخور هم می نوشد

چه عجب گر به نجف مرقد زینب باشد


احتیاطاً همه باید که بر او سجده بریم

روز محشر چه بسازیم گر او رب باشد؟


بوسه را با نفس خویش فرستاد به نی

جان از ان بوسه ی خونین به نفس داد به نی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۲ ، ۱۸:۰۴
محمدرضا عسکری
شیرزن قافله اهل بیت
عالمه عاقله اهل بیت
خیز و بیا شوب شب شهر را
پر زعلی کن نفس دهر را
کوفه بیمار طبیبش تویی
منبر و محراب حبیبش تویی
خطبه بخوان شهر به پا می شود
کوفه افسرده حرا می شود
مظهر اعجاز خدا در دمشق
آنچه تو کردی همه عشق است عشق
خطبه بخوان سنگ صدا می دهد
منبر و محراب ندا می دهد
یوسف دل بر سر بازار تو
مصر و دمشق اند گرفتار تو
در دو کران قبله اهل دلی
شاهد اسرار چهل منزلی...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۲ ، ۱۷:۵۸
محمدرضا عسکری