حرف یار

اخبار شهرستان شهریار، مهدویت، شهدا، آموزشی، فراماسونری، طب سنتی و اسلامی، در مکتب ائمه و بزرگان

حرف یار

اخبار شهرستان شهریار، مهدویت، شهدا، آموزشی، فراماسونری، طب سنتی و اسلامی، در مکتب ائمه و بزرگان

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ع» ثبت شده است

مظلومتر از جواد، بغداد نداشت
آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت

میخواست که فریاد کند تشنه لبم
از سوز جگر طاقت فریاد نداشت

شهادت غریبانه ی امام مسموم، جواد مظلوم(ع) بر شما تسلیت باد.

برای مشاهده ویژه نامه شهادت امام جواد(ع) روی لینک زیر کلیک کنید

ویژه نامه شهادت امام جواد(ع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۲ ، ۱۳:۰۷
محمدرضا عسکری
هر روز در سکوت خیابان دوردست
روی ردیف نازکی از سیم مینشست
وقتی کبوتران حرم چرخ می زدند
یک بغض کهنه توی گلو داشت...می شکست
ابری سپید از سر گلدسته می پرید:
جمع کبوتران خوش آواز خودپرست
آنها که فکر دانه و آبند و این حرم
جایی که هر چقدر بخواهند دانه هست
آنها برای حاجتشان بال می زنند
اصلا یکی به عشق تو آقا پریده است؟
رعدی زد آسمان و ترک خورد ناگهان
از غصه ی کلاغ،کلاغی که عاشقست
ابر سپید چرخ زد و تکه پاره شد
اما کلاغ،روی همان ارتفاع پست...
آهسته گفت:من که کبوتر نمی شوم
اما دلم به دیدن گلدسته ات خوشست!

برای مشاهده سایز اصلی روی تصویر کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۵۹
محمدرضا عسکری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۲ ، ۰۷:۰۰
محمدرضا عسکری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۲ ، ۰۶:۳۲
محمدرضا عسکری

به نام خدا
نظرات مختلف را با هم درامیزید تا حقیقت اشکار شود.
زبان خردمند در پشت دل اوست و دل احمق پشت زبانش.
برترین بی نیازی ها،همان ترک ارزوهاست.
انکه به کار خیر میپردازد از خودخیربهتر است وکسی که شر واشوب راه میاندازد ازهمان شر و اشوب بدتر است.
نزدیکی به خدا از راه مستحباتی که به واجبات زیان برساند میسر نمیشود.
چشم پوشیدن از حاجت اسانتر از درخواست کردن ان از مردم ناشایسته است.
زبان درنده ای است که اگر ان را به حال خود واگذارند هر لحظه زخمی زند و خونی به پاکند.
علی علیه السلام-نهج البلاغه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۲ ، ۰۸:۲۷
محمدرضا عسکری

نیروهای بعثی عراق که درطول جنگ تحمیلی به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند خاطرات فراوانی دارند که خواندنی است. مطلب زیر یکی از این خاطرات است.

***

 من به عنوان یک گروهبان در گروهانی موسوم به «گروهان کماندویی جنگ» خدمت می‌کردم. آن روز با استفاده از یک مرخصی سه روزه در منزلم واقع در بغداد استراحت می‌کردم. ناگهان یکی از افراد گروهان تلفنی تماس گرفت و به من اطلاع داد که به محض ملحق شدن به یگان، در مأموریت بسیار خطرناکی شرکت خواهیم کرد. این مأموریت در واقع تصرف ارتفاعی موسوم به «کولینا» در جاده قصرشیرین بود که ایرانی‌ها آن را در مدت مرخصی من بازپس گرفته بودند.

پس از این تماس تلفنی ترس شدیدی به خاطر اطلاع از حساس بودن ماموریتی که به ما محول خواهد شد، بر من مسلط شد. به زیارت مرقد امام کاظم(ع) رفتم و با توسل به ائمه اطهار(ع) از خداوند متعال خواستم که مرا از این گرفتاری نجات دهد. ناگفته نماند که این ماجرا در سال ۱۹۸۱ برایم اتفاق افتاد.

پس از گذرانیدن یک روز در مواضع پشتی تیپ دستور آماده‌باش برای تصرف این ارتفاع را دادند. اجرای چنین دستوری برای ما بسیار دشوار بود. چنانکه موفقیتی در اشغال این ارتفاع به دست نمی‌آوردیم به اتهام خیانت در برابر جوخه آتش قرار می‌گرفتیم. این تهدید در دستور حمله گنجانیده شده بود. سوار خودروها شدیم و به سمت هدف حرکت کردیم. آن روز این منطقه زیر گلوله‌باران شدید نیروهای ایرانی قرار داشت. به محض رسیدن به پایگاه امنی در این ارتفاع از خودروها پیاده شدیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۲ ، ۰۴:۲۴
محمدرضا عسکری